پارت پنجاه و هشتم

زمان ارسال : ۱۲۰ روز پیش

بوی تنباکوی قلیان قمرالملوک توی فضا پیچیده بود و سکوت سنگینی میان همه حکم فرما بود. فریال داشت از استرس درونی‌اش ناخن‌هایش را می‌جوید... فرهاد مثل یک پسربچه‌ی تخس گوشه‌ی سالن دست به سینه، به دیوار تکیه زده بود. درست پشت سر مبلی که مادرش آن‌جا نشسته بود. همین صحنه داشت عطا را بیشتر عصبی می‌کرد! این صحنه برایش دقیقا ثابت می‌کرد که پسرش باز هم به مادرش پناه برده است... این چیز‌ها را که می

1193
143,303 تعداد بازدید
6,435 تعداد نظر
123 تعداد پارت

اطلاعیه ها :

آزاده دریکوندی : ۴ ماه پیش

❌توجه❌
بیست و چهار ساعت پس از رایگان شدن آخرین پارت مونالیزا، تمام پارت‌های این رمان دوباره به حالت وی‌آی‌پی بر می‌گردن.
با احترام
نویسنده‌ی رمان

آزاده دریکوندی : ۳ ماه پیش

🔴 مونالیزا رو چجوری سریع بخونم؟🤔
با خرید اشتراک! روی «درخواست عضویت» بزنید یک پیام خودکار حاوی شماره حساب و هزینه ی اشتراک براتون میاد. بعد از واریز، تاریخش رو در جواب همون پیام بنویسید و شما فورا و مستقیم عضو می شید... بعد می بینید که تمام پارت ها براتون به رنگ سبز درمیاد و بدون محدودیت می تونید رمان رو بخونید.
همچنین می تونید تاریخ واریزتون رو هم در کانال تلگرامی
Writers _online
✅ادیت ها و اطلاعیه های رمان هم در همین کانال☝️
بفرستید تا در پی وی کد عضویت دریافت کنید
❌خبر مهم و فوری❌
حالت سکه ای در تاریخ یکشنبه ۱۱ شهریور ماه برداشته و اشتراک رمان نیز افزایش خواهد یافت.
۲۴ ساعت پس از پایان پارت گذاری؛ رمان از حالت سکه ای خارج می شه و دلیلش توی کانال تلگرامی نوشته شده.
با احترام
نویسنده ی رمان

آزاده دریکوندی : ۳ هفته پیش

سلام نویسنده ی رمان هستم😅 وَ قراره آخرین اطلاعیه این رمان رو بخونید.
از بیست و پنجم دی ماه تا به امشب با رمان مونالیزا کنارتون بودم... با قصه ای که گاهی شما رو احساساتی کرد و گاهی خندوند و گاهی هم به شما نشون داد خصلت های ناپسند چقدر می تونن آزار دهنده باشن!
در کنار شما لحظات فوق العاده ای داشتم که به من نشون داد آنلاین نویسی با تمام سختی ها و استرس هایی که برای شخص نویسنده داره چقدر می تونه لذت بخش باشه.
از آدم هایی براتون گفتم که به وجودشون ایمان دارم حتی اگه توی سرم زندگی کنن و تمام تلاشم رو کردم تا شما هم مثل خودم با قلبتون احساسشون کنید و از پس کلمات و جملاتی که نوشتم اون ها رو ببینید.
اومدم بهتون بگم این نهایت تلاش من برای روایت این قصه در تمام این ۱۲۳ پارت بود که با عشق فراوان تایپ کردم.
تشکر ویژه دارم از دوستانی که برای حضورشون در اینجا ارزش قائل بودن و با کامنت هاشون اعلامش کردن.
بسیار بسیار ممنونم که با حمایت های شما وجود «مونالیزا» در چارت برترین ها ثابت بود... چه در رمان های برتر هفته، ماه و سال و چه در پر بحث ترین ها!
و تشکر می کنم از دوستانی که به قلم و تعهد کاری بنده در رابطه با پارت گذاری به موقع اعتماد کردن و اشتراک رمان رو خریداری کردن.
و همچنین تشکر می کنم از دوستانی که عقیده داشتن سکه هایی که می گیرن بنده رو ثروتمند نمی کنه و به عشق رمان با سختی های سکه گرفتن کنار اومدن و همراهم بودند .
و همچنین تشکر می کنم از دوستانی که رمان رو بدون سکه و رایگان خوندن؛ اما خودشون رو مسئول دونستن کامنت هایی جهت حمایت از رمان بذارن.
خداحافظ خانواده ی مظفری
خداحافظ خانواده ی رفیعی
و خداحافظ خانواده ی امینی
💚💚💚
رمان جدید بنده با نام «مهمیز های سیاه» در ژانر مافیایی و اکشن و با قصه ای کاملا متفاوت در حال پارت گذاری در بخش آنلاینه که همراهی شما رو با عشق می طلبه💚

امیدوارم از رمان لذت برده باشید و بدونید که دوستی ما پایداره💚

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • فرگل

    00

    ولی به عطا حق میدم نگران باش چونکه سن معین بالاست واینا ولی تیکه ای فرهادو به فریال رو دوست داشتم واقعا احمقی دختر😂🧐

    ۱ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    واقعا هم معین رو برای دخترش خیلی بزرگ می‌دونه

    ۱ ماه پیش
  • ایلما

    00

    عطا چه حرصی میخوره از دست فرهاد😂😂فکرکن بخوادفرهاد وسیاه وکمبود کنه اونوقت بایدمنتظرخشم قمر جون باشه🤨حالایکی فریال و بگیره بنده خدا خیلی عاشقه🥺

    ۴ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    عطا یه لحظه ذهنش کار نکرد که بخواد به عواقب سنگین این کتک کاری فکر کنه🤭

    ۴ ماه پیش
  • منیر

    00

    😘💐

    ۴ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    💚😍

    ۴ ماه پیش
  • نسترن

    ۲۷ ساله 00

    پس از سختی های فراوان تونستم این پارتو بخونم با ۱۵ دیقه خوندن رمان نامرد تبلیغات نشون نمیده که 🥴،خیلیم خندیدم.عجب پارتی عجب پارتی به به.

    ۴ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    خب خداروشکر 😍💚 از دیشب مشکل سکه حل شد امیدوارم دیگه پیش نیاد🥰 و اینکه خیلی خوشحالم پارت رو دوست داشتی💚💚

    ۴ ماه پیش
  • پرنیا

    00

    😂😂😂😂یعنی من عاشق این صحنه هام ک عطاوفرهادباهمن،ای گلشنم ی کاری کرد ک عطا رابراه آبروی فرهادو ببره😂😂

    ۴ ماه پیش
  • Zarnaz

    ۲۰ ساله 10

    نمی دونم چرا ولی حتی اگه فرهادمیرزا کار اشتباهی کنه بازم دوستش دارم بسکه عشقه عاشقشم نمیشه کپی ازش بدی من کاری به اینی که ماله گلشنه ندارم ولی یه کپی بزن برای من وگرنه رقیب سرسخت گلشن میشم 😎❤️😛

    ۴ ماه پیش
  • رویا (فن ...)

    10

    خیر ببینی ما ام از دست این گلشن نجات میدی الهی خدا بهت فرهاد بده 💔

    ۴ ماه پیش
  • Zarnaz

    ۲۰ ساله 00

    ایشالله 💋 ولی چرا گلشنم دوست نداری بچم آنقدر خوبه😍عشق عشق 🙈😍

    ۴ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    لینک دانلود کاراکتر موجود نمی‌باشد🙈

    ۴ ماه پیش
  • Zarnaz

    ۲۰ ساله 00

    آخی عطا جونم چیکار سیبیل بچم داری دوست داره از تو تقلید کنه باید خوشحالم باشه یادش بدی چطوری مرتبش کنه که کپی خودت بشه نه این که دست به کمربند بشی عزیزم 😁😍ماهم یه قمرالملوک و سحر دیگه هستیم 🙈

    ۴ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    مخاطبینم از قمر و سحر هم بیشتر فرهاد دوست هستید🙈💚 راستش اون موقع که هنوز رمان رو پارت گذاری نکرده بودم همیشه فکر می‌کردم فرهاد خیلی رو مخ مخاطب باشه به خاطر اینکه لوسش می‌کنن

    ۴ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    ولی دیدم نه اتفاقا از قمر و سحر هم بیشتر لی‌لی به لالای این نره غول می‌ذارید😂 (از اونجایی که عطا بهش گفته بود نره غول)

    ۴ ماه پیش
  • Zarnaz

    ۲۰ ساله 00

    عالی بود مرسی آزاده جونم 😍خیلی قشنگ باهم جرو بحث میکنن 😍میگه قمرالملوک تو که اینقدر هوای پسر تو داری حواست باشه زنبور نزنتش🤣🤣قمرالملوک بدبخت نفهمید چی شد ما که فهمیدیم 🤣🤫😁ولی به کسی نمیگیم😎🙃

    ۴ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    شمشیر رو از رو بسته🤭 فرهاد پرروئه دیگه... اگه نبود با همین متلک باباش دهنش رو می‌بست🙈

    ۴ ماه پیش
  • ستاره

    ۲۰ ساله 20

    🌷🌷 نویسنده گل🌷🌷فرهادبنده خدا،عطاعصبانیتشم بامزه اس،فحشاسم بامزه است بیشتربه خودش فحش داد🤣سحرخوب هوافرهادادارها،فریال عاشق شده فارغ ازدنیا رفته به عشقش برسه حق معین یه عشق قشنگ وساده مث فریاله😍😍

    ۴ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    آره همه‌ی فحش‌هاش به خودش بر می‌گردن😂😂😂راستش از پدرهایی که فحش پدر به بچه‌هاشون می‌دن خوشم میاد! احساس می‌کنم خیلی فداکارن😅

    ۴ ماه پیش
  • ماهیلا ۲۳

    00

    خیلی پارت خفنی بود خسته نباشی عزیزم

    ۴ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    ممنونم😍😍

    ۴ ماه پیش
  • رویا (فن ...)

    00

    قابل توجه اونایی که فن فرهادن : عطا باباشه تربیتم وظیفشه _ حالا بماند که من چقد دوست داشتم فرهاد کتک بخوره 😂

    ۴ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    😂😂😂😂از دست تو دختر! بهتره در نحوه تربیت عطا جان دخالت نکنیم😂

    ۴ ماه پیش
  • رویا (فن ...)

    00

    چقد این پارت خفن بودددد لعنتی عطا و فرهاد چقد خوبنننن !!! یکی بیاد منم جمع کنه وا رفتممممم 😍😍

    ۴ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    طفلی فرهاد نزدیک بود کتک بخوره تو می‌گی خوب بود😂😂

    ۴ ماه پیش
  • آمینا

    00

    زهرمار پدرسگ.لپ کلام پارت این بود🤣🤣🤣

    ۴ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    😂😂😂😂😂 خلاصه‌اش کردی

    ۴ ماه پیش
  • اسرا

    00

    من رفتم فریال جمع کنم معین بی فریال نمونه 😁😁🙏😘

    ۴ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    قربون دستت🤣 دختره کم مونده از حال بره

    ۴ ماه پیش
  • مهلا

    00

    💜

    ۴ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    💚

    ۴ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید